ولیفقیه ارتجاع 11 مرداد 95 در دیدار با جمعی از ایادی و مزدوران رژیم به نتایج فضاحتبار زهرخوران اتمی برای رژیم اعتراف کرد، و نکات مهمی در زمینه برجام و بینتیجه بودن آن را برای نظام مطرح کرد.
ارزیابی علی خامنهای در زمینه برجام بهصورت کلی این بود که از زهر خوران اتمی، آبی برای رژیم گرم نشده است.
خامنهای به اعترافهای مقامات دولت آخوند حسن روحانی و مهرههای شرکت کننده در مذاکرات اتمی استناد کرد و گفت: ” «امروز حتی مسئولان دیپلوماسی و کسانی که در مذاکرات حضور داشتهاند، این واقعیت را تکرار میکنند که آمریکا نقض عهد میکند و در ورای زبان چرب و نرم خود، به مانعتراشی و تخریب روابط اقتصادی ایران با دیگر کشورها مشغول است“.
وی به این واقعیت مهم نیز اعتراف کرد که در جریان زهر خوران اتمی نسبت به آن چیزی که رژیم به طر ف مقابل داده است، نتیجه چندانی از جمله رفع کامل تحریمها که خواسته اصلی رژیم از طرفهای مذاکره بوده بهدست نیامده است. وی در این زمینه گفت: ”مگر بنا نبود تحریمهای ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از ۶ ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده میشود؟ اگر نقض عهد آمریکاییها نبود آیا دولت نمیتوانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟“.
علی خامنهای همچنین به بینتیجه بودن سفر هیأتهای تجاری خارجی اشاره کرد و اعتراف کرد که سفر این هیأتها به ایران تحت حاکمیت آخوندها، هیچ نتیجه ملموس اقتصادی برای رژیم دربر نداشته است و... .
در سخنان خامنهای آنچه که مهم وقابل تأمل است شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت برجام و شکستن کاسه و کوزه برجام نا فرجام بر سر باند مقابل و دولت آخوند حسن روحانی است.
در حالی که بهعنوان ولیفقیه ارتجاع نه تنها خطوط مهم و استراتژیک نظام را خود او تعیین میکند بلکه اولاً به اعتراف مشاورانش به دستور خود وی، قبل از این مذاکرات، بساط صحبت و مذاکره اتمی در کشور عمان برقرار شده بود، ثانیا به زبان خودش گفت که مذاکرات را تحت عنوان دجالانه ”نرمش قهرمانانه ”دستور داده است و باز به اعتراف خودش در جریان مذاکرات، خود وی مرزسرخهای تعیین شده از جانب خودش را جابهجا کرده است، ضمن اینکه بارها و بارها از تیم مذاکرهکننده بهویژه ظریف حمایت کرده و آنان را فرزندان انقلاب نامید که مصالح انقلاب را درنظر میگیرند.
همچنین مقامات مذاکراه کننده بهویژه عباس عراقچی نیز بارها اذعان کردهاند که مذاکرات تماماً و مرحله به مرحله با هدایت شخص ولیفقیه ارتجاع صورت گرفته است. از جمله این اعترافها:
عراقچی در مصاحبه با تلویزیون شبکه خبر رژیم: ”ما تلاش خود را در 16 ماه گذشته انجام دادهایم تا خطوط قرمز دقیقاً رعایت شود در آینده هم در این چارچوب حرکت خواهیم کرد و رهنمودهای ایشان نصب العین ما خواهد بود و دقیقاً در این چارچوب حرکت خواهیم کرد“. (سایت حکومتی انتخات 20 فروردین 94)
همچنین وی بارها بر این نکته تأکید کرده است که تیم مذاکرهکننده رژیم در چارچوب بهاصطلاح خط قرمزهای خامنهای عمل کرده و آنجایی نیز که به قول او خط قرمزها جابجا شده با اجازه شخص خامنهای بوده است: ”در مذاکرات، خط قرمزها جابهجا شد، اما سرخود این کار را نکردیم“ (سایت حکومتی عصر ایران 28 تیر 95)
حالا جا دارد از خامنهای سؤال شود که:
مگر ولیفقیه نظام نبودی؟ ، مگر قرار نیست که خطوط استراتژیک نظام را تو تعیین کنی؟ مگر تصمیم به خوردن جام زهر اتمی مهمترین تصمیم نظام و چه بسا مهمتر از تصمیم خمینی برای خوردن جام زهر آتشبس در جریان جنگ ضدمیهنی خمینی نبوده ا ست؟
ضمنا اگر برجام اخ و بد است بالاخره کی دستور داده و کی تأیید کرده و کی همچنان پشت آن است؟
چطور میشود که از اول تا آخر این لباس زشت را خودت بریده و دوختهای، حالا که به تن نظام شده است در نقش معترض و اپوزیسیون، بد و بیراه میگویی! به این میگویند دجالیت همراه با بنبست.
اما واقعیت فراتر و سرسختتر از این شامورتی بازیهای کثیف آخوندی است.
شانه خالی کردن خامنهای از زیر بار ذلت پذیرش برجام ناشی از این واقعیت است که موقعیت او آنچنان ضعیف است که از یک طرف نه میتواند مسئولیت زهر خوران اتمی را بپذیرد و از طرف دیگر هم جرأت این را ندارد که زیرآب اصل برجام را بزند زیرا بیش از هرکس دیگری در میان باند خودش از عواقب وحشتناک لغو برجام برای رژیم واقف است. این معنای همان بنبستی است که خامنهای در آن اسیر است و به این وسیله میخواهد با ویراژ دادن آن را به خیال خود دور بزند.
ضمنا باید توجه داشت که شکستن کاسه وکوزه برجام نافرجام بر سر باند رفسنجانی- روحانی توسط خامنهای بیانگر شدت تضادهای درونی رژیم در جریان جنگ قدرت بر منصب ریاستجمهوری سال آینده رژیم است که این روزها بستر جنگ هژمونی شده است.
خامنهای میخواهد از نمد شکست برجام برای خود و باندش کلاهی بدوزد تا شاید بتواند رقیب را در انتخابات آینده از صحنه بهدر کند، غافل از اینکه شکست در جریان زهرخوران اتمی منحصر به این جناح و یا آن جناج رژیم نیست، بلکه کلیت نظام دچار خسران و شکست شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر