۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

صورت مسأله واقعی سیاسی ایران، تغییر رژیم ولایت‌فقیه



مجری: به بررسی چالشهایی می‌پردازیم که گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس ایجاد کرده است. در شروع بحث، اشاره‌یی دارم به مقاله‌یی که روزنامه «الحیات» نوشته است: «گردهمایی اپوزیسیون، صحنه را در ایران به‌هم می‌ریزد و رژیم ایران
به شرکت کنندگان حمله می‌کند... فقط دو روز برای به‌هم ریختن رهبری ایران کافی بود، بعد از این‌که اپوزیسیون توانست بیش از صدهزار نفر را از سراسر جهان برای شرکت در پاریس گرد آورد» .

آقای توحیدی! چرا این گردهمایی چنین موجی را ایجاد کرده است که مطرح می‌کنند صحنه سیاسی و رهبری رژیم را به‌هم ریخته است؟

محمدعلی توحیدی: به‌خاطر این‌که موفق شده است یک صورت مسأله واقعی سیاسی را در یک «لحظه زمانی بسیار حساسی» مطرح کند. برای حل بحرانهایی که نه فقط جامعه ایران به حادترین شکل با آن مواجه است، بلکه بحرانهایی که منطقه ما و خلقهای منطقه و در سطح بین‌المللی دنیا با آن مواجه است، راه‌حل و صورت مسأله عبارت از تغییر رژیم در ایران است؛ رژیمی که کانون مولد این بحرانها است. این گردهمایی موفق شده است این صورت مسأله را در یک لحظه زمانی مناسب و حساسی مطرح کند.
من از وقتی که در صحنه گردهمایی بودم و تحولات آن را می‌دیدم و هم از وقتی که ـ به قول شما ـ چالشهای بعد از این گردهمایی ایجاد شد، خیلی یاد این عبارت معروف ویکتور هوگو می‌افتم که گفته است: «هیچ‌چیز قدرتمندتر از ایده‌ای که زمان آن فرا رسیده باشد، نیست» . یعنی آن ایده‌ای که زمانش فرارسیده، قدرتمندتر از همه‌چیز است. قدرت ایده، راه‌حل، آن نظر و آن تزی که زمانش فرارسیده، به این دلیل است که به قول این روزنامه ـ و خیلی‌های دیگری که به بیانهای مختلف اظهارنظر کرده‌اند ـ صحنه سیاسی ایران و تعادل رهبری رژیم را درهم ریخته است.
ما می‌بینیم که حرف رئیس قوه قضاییه رژیم ـ که جلسه سران این رژیم را تشکیل می‌دهد ـ بحث بر سر این گردهمایی است. معاون اول روحانی که می‌خواهد در رباط‌کریم برنامه‌ای را افتتاح کند، بحثش همین است. شورای عالی امنیت رژیم که جلسه تشکیل می‌دهد، بحثش همین است. کمیسیون امنیت رژیم، بحثش همین است. وزارت‌خارجه و مقاماتش و بقیه، پشت سر هم در این چند روز، از قضا به نحو شتابانی مشغول این موضوع و چالشهای ناشی از آن هستند.
چنین صورت مسأله واقعی که همان ضرورت تغییر رژیم برای حل بحرانهای عاجل کنونی باشد، به‌طور موفقیت‌آمیزی در برگزاری این گردهمایی توانسته است مطرح بشود و با آن موج ـ و به قول آن روزنامه ـ صحنه سیاسی را درهم بریزد.

مجری: شما تأکید می‌کنید که صورت مسأله تغییر رژیم، چنین وضعیتی را به‌وجود آورده و صحنه سیاسی را به‌هم ریخته است؛ این‌که موضوع جدیدی نیست. سالها است که مقاومت ایران، تغییر رژیم را مطرح کرده است. این شرایط، چه چیزی و به‌هم ریختگی‌یی را ایجاد کرده است؟

محمدعلی توحیدی: وقتی صحبت از این صورت مسأله در «لحظه حساس زمانی» می‌کنیم، منظور، آن آرمان یا اصل و ضرورت تغییر رژیم ـ به‌خاطر بن‌بست و انسداد سیاسی که رژیم ایجاد کرده بود ـ نیست؛ بلکه منظورم این است که مثلاً یک سال بعد از امضای توافق اتمی بین رژیم و شش قدرت بزرگ جهانی، به هر حال در صحنه سیاسی بین‌المللی و همچنین در داخل ایران ـ عطف به داخل رژیم ـ تحول بسیار بزرگی ایجاد شد. واقعاً تحول استراتژیکی بسیار مهمی بود که رژیم در صنعت بمب‌سازی، بالاخره مجبور شد زیر اجباراتی که وجود داشت، عقب‌نشینی کند. چنین اجباراتی و توافقی بعد از دو سال مذاکرات فشرده، توانست شکل بگیرد. در تمام آن دو سالی که مذاکرات ادامه داشت، فضا را پر کرده بودند که صورت مسأله همان موضوع است.
اکنون مواجهیم که به نحو کاملاً موفق و روشنی، مسأله اخیر رژیم مطرح شده است. اخیراً در یکی از منابع دیدم که خیلی صریح ـ البته با ادبیات خودش ـ نوشته بود که «تغییر رژیم در ایران، یعنی جنگ با رژیم در ایران. همه مسائلی که قبل از دولت اوباما مطرح بوده، الآن دوباره به صحنه سیاسی آمده است» ؛ و سوز و گداز داشت که دوباره چرا اوضاع این‌طوری شده است؟ این یعنی صورت مسأله ضرورت تغییر، یک سال بعد از توافق اتمی. آن هم صورت مسأله و ضرورت تغییر، چهار ماه بعد از انتخاباتی که با آن دود و دم و بازیها و نمایشها در رژیم صورت گرفت که دیگر اصلاح‌طلبها پیروز می‌شوند و همه باید شرکت کنند! انتخاباتی که مقاومت ایران تحریم کرد و بر سر آن کلی چالش و بحث و فحص بود. ولی حالا چهار ماه بعد از آن، صورت مسأله، باز هم تغییر رژیم است.
مهمتر از همه اینها، ضرورت تغییر رژیم در شرایطی که مثلاً بحران سوریه، مشکل همه دنیا شده است؛ مشکل منطقه است؛ مشکل بین آمریکا و روسیه است؛ مشکل امواج میلیونی آوارگان در اروپا است که انتخابات اروپا و جدا شدن انگلستان از اتحادیه اروپا و مسائل دیگری را در این کشورها تحت تأثیر خود قرار داده است؛ اما این مسائل ارجاع داده می‌شود به یک مسأله روز و بحرانی، آن هم در سطح بین‌المللی. این همه در حالی است که در داخل ایران، راهی برای انسداد و بحران اقتصادی، پیدا نشده است.
در یک سالگی این توافق، خبرگزاری فرانسه یک گزارش مفصل با آمار و ارقام داده است که: «هیچ مسأله اقتصادی حل نشده، این همه هیأت و درخواست و رفت و آمد بوده، ولی به جایی نمی‌رسد و همه‌چیز قفل است» .
در این شرایط مشخص، صورت مسأله واقعی و ضرورت تغییر رژیم در ایران مطرح می‌شود و به نحو موفقی می‌تواند ـ به قول آن روزنامه ـ اوضاع و احوال رژیم را به هم بریزد. منظور این است.

مجری: آیا می‌گویید نتیجه‌گیری‌یی که این گردهمایی از چالشهای یک سال گذشته کرده و یا جمعبندی‌یی که از موضوعات اتفاق افتاده به‌عمل آورده، باعث چنین شرایطی می‌شود؟

محمدعلی توحیدی: به این نظری که شما بیان و یا پرسشی که مطرح می‌کنید، من، هم «آری» می‌گویم و هم «نـه» . یعنی می‌شود این حرف را زد، اما این کافی نیست. می‌شود این حرف را زد، به‌خاطر این‌که هم‌چنان که اشاره کردم، در طول همین یکی دو سال اخیر و یک سالِ بین این دو گردهمایی، کشاکشهایی بسیار جدی برای پاک کردن این صورت مسأله بوده است.
همواره خواسته و می‌خواهند که این صورت مسأله را پاک کنند. در طول این 35سال، خواسته‌اند، در دو سال اخیر هم خواسته‌اند با مانور روحانی، با موشک، با سرکوب، با کشتار، با پروژه 92، صورت مسأله سرنگونی را پاک کنند. اینها می‌خواهند صورت مسأله این آلترناتیو و این مقاومت را پاک کنند؛ اما با آن حمله وحشیانه به اشرف و موشک‌باران لیبرتی، این صورت مسأله پاک نشده است. نه تنها پاک نشده، بلکه در این گردهمایی، در اوجی دیگر مطرح می‌شود که همه حیرت می‌کنند. رژیم و دم و دستگاه آن ـ که دیگر همه شاهدند ـ چقدر به‌هم ریخت.
از این بابت، حرف شما درست است. تمام این کشاکشها و این جنگ، طی این یک سال در جریان بوده است. مثلاً بر سر انتخابات رژیم، مقاومت ایران می‌گفت «تحریم»، بقیه می‌گفتند راه‌حل در این انتخابات است! خوب، از این انتخابات چی درآمد؟

مجری: به سؤال من جواب منفی هم دادید؛ گفتید که نه، جمعبندی و بررسی مسائل و چالشهای یک سال گذشته هم نبوده است. آیا می‌توانید توضیح دهید؟

محمدعلی توحیدی: البته این جنبه هم هست. آنچه که گفتم «نـه»، منظور این است که یک کنفرانس معمولی تشکیل نشده یا یک پلونومی فقط از یک جریان سیاسی نبوده است. یک گردهمایی عظیم توده‌یی صورت گرفته است. این گردهمایی، سه ـ چهار سال پیش هم تشکیل شده بود. یادم هست همان موقع در بحثهای سیاسی که داخل آمریکا جریان داشت، بیل کلینتون (رئیس‌جمهور قبلی آمریکا) در دفاع از ضرورت تحریم رژیم آخوندی، به گردهمایی توده‌یی در پاریس ـ در تاورنی در شمال فرانسه ـ استناد می‌کرد.
این گردهمایی، خودش منشأ تحول است؛ یک عملیات سیاسی است که پیآمد دارد. یک عملیات عظیم سیاسی است که تأثیرات خودش را دارد. صورت مسأله را به جامعه، به سطح بین‌المللی و به ذهنیت سیاسی منتقل می‌کند. یک چنین کارکرد جدی‌یی دارد. صفحه را ورق می‌زند و تحول ایجاد می‌کند.
شما به فضای زندانهای ایران نگاه کنید. چه موجی در جریان است؟ برای این‌که صدایشان را در اوج خفقان آخوندی برسانند، به همبستگی زندانیان سیاسی با همین گردهمایی نگاه کنید. پس، صورت مسأله این است که می‌شود مقاومت کرد. اتفاقاً راه متوقف کردن این دژخیم، همین مقاومت است و لاغیر.
بنابراین، صورت مسأله گردهمایی مقاومت، نه فقط در جریان تشکیل آن، بلکه بعد از آن، حتی در نیروهایی که در آن شرکت کردند، ادامه دارد. آنها به‌دلیل این همبستگی، به‌دلیل این همراهی جمعی، به‌دلیل این خروش دسته‌جمعی ـ که در صحنه بین‌المللی و صحنه سیاسی سقف زدند ـ وقتی از این گردهمایی خارج می‌شوند، اصلاً خودشان متحول می‌شوند. اینها دیگر آن نیروهای قبل از این گردهمایی نیستند. اینها این پیام را منتقل می‌کنند.

مجری: آیا این پیام که به داخل جامعه می‌رود، به‌دلیل شکوه، عظمت، جمعیت و سازماندهی گردهمایی است یا به‌خاطر بحث سیاسی است؟ کدام مهمتر است؟

محمدعلی توحیدی: یک جنبه تشکیلاتی و سازماندهی برای یک مقاومت تراز بالا با سطح عالی‌تری از مقاومت وجود دارد. که آرمان خاص خودش را دارد، ایدئولوژی شایسته خودش را می‌طلبد و انگیزشها و آرمانهای خودش را دارد؛ اما اینها بحثهای خاص خودش را هم می‌خواهد. من که این بحث را مطرح می‌کنم، بحث و حرفم، تماماً سیاسی و همگانی است. این درک سیاسی از واقعیت شرایط کنونی ایران است.
رژیم و تلویزیونهای فارسی زبانی که لابی رژیم هستند، تلاش می‌کنند، نیروهایی که یا مستقیم عامل دستگاه گفتمان‌سازی وزارت اطلاعات و یا مأمور و معذور و یا مرعوب هستند، در عمل کار دشمن را می‌کنند، مرتب سعی دارند فضا را عوض و مقاومت را انکار کنند.
نایب‌رئیس پارلمان اروپا که با یک هیأت از همان پارلمان و برخی از اعضای پارلمانهای دیگر به اشرف رفته بودند، در سخنرانی‌اش در جمع اشرفی‌ها، گفت: «اشرف و ارزشها و نبرد و پایداری اشرف، با آن سقفهای تکان‌دهنده، با آن رزم حماسی و پایداری، برای جهان، یک مرجع اخلاقی است» . او اینطوری صحبت کرد؛ حالا چه رسد برای ایران، برای ایران و جوانان ایرانی که با تحقیر و فشار و توهین و سرکوب دائمیِ این دیکتاتوری ارتجاعی عقب‌مانده قرون‌وسطایی روبه‌رو است. حالا عده‌یی سعی می‌کنند مردم را به یک آخوند و یا مدل دیگر دلخوش کنند. نه، پاسخ مردم ایران چیز دیگری است. همان‌طور که خواهر مریم هم گفت: «نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید ـ سرنگون باد رژیم ولایت‌فقیه»!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر