یک مقام قضایی دادگاهی در نیویورک به روزنامه شرق الاوسط گفت: بنابهشهادتهای داده شده در این دادگاه در مورد نقش رژیم ایران در وقایع تروریستی 11سپتامبر 2001، این دادگاه قصد دارد بالاترین مقامات رژیم ایران از جمله خامنهای، علی فلاحیان وزیر
اطلاعات وقت رژیم و محمد باقر ذوالقدر جانشین فرمانده سپاه پاسداران ، باضافه سه ارگان از جمله وزارت اطلاعات و امنیت رژیم ایران و سپاه پاسداران و سپاه قدس را به دادگاه احضار کند.
شاهدان کارشناس که در آژانس مرکزی اطلاعات آمریکا کار میکردند شهادت دادهاند که همکاری سطح بالا بین عناصری از رژیم ایران و (القاعده) بدون رهنموردها و دستورات بالاترین مقامات حکومتی شامل رهبر رژیم علی خامنهای و علی فلاحیان وزیر اطلاعات رژیم و مقامات دیگری که در شهادتها از آنها نام برده شده امکان پذیر نبوده است، در این شهادتها نام خامنهای و فلاحیان و دیگران گفته شده که بر نقش این افراد فقط در حوادث 11سپتامبر تأکید نشده است، بلکه در دادگاههای زیادی از آنها نام برده شده است.
روزنامه فرامنطقهیی الاشرق الاوسط در شماره روز 7فروردین 95خود 9سند از دادگاه نیویورک در مورد همکاریهای رژیم ایران به گروههای تروریستی را درج کرد. در این مقاله از جمله آمده است:
یک گواهی موثق میگوید که در زمانی که اسامه بنلادن در خارطوم اقامت داشت، رئیسجمهور سابق رژیم ایران رفسنجانی همراه با علی فلاحیان و فرمانده سپاه پاسداران و وزیر دفاع برای شرکت در جلسهیی با مقامات سودانی با حضور عماد مغنیه بهمنظور فرستادن محمولههای سلاح و بیش از یکهزار پاسدار به سودان، سفری رسمی به این کشور داشتند. یک سند دیگر تأکید کرد که بر اساس شهادت دو مأمور اطلاعات مرکزی آمریکا، مجید کمال کاردار سابق ایران در خارطوم اقدام به تسهیل روابط همکاری مطلوب بهمنظور قادر ساختن حزبالله برای ارائه مشورت و آموزش به جنگجویان القاعده در سودان نمود.
در زیر خلاصهیی از 9 بند منتخب و مهم از این گواهی که تصاویر آن به پیوست این گزارش است میآید:
منتخب شماره (1) تأکید میکند که سپاه پاسداران ایران و نیز سپاه قدس و نیروهای بسیج که وابسته به سپاه هستند بدون موافقت شخصی علی خامنهای، چه بهطور ضمنی یا صریح، هیچ اقدام یا حمله یا عمل اساسی را انجام نمیدهند. به این ترتیب باید بدانیم که همکاری با القاعده در کادر سیاست رسمی رژیم ایران میباشد.
منتخب شماره (2) وجود تاریخچهیی طولانی از همکاری بین القاعده و ایران و حزبالله را نشان میدهد و تعدادی حملات را شهادت میدهد که این شهود معتقدند ثمره این همکاری بوده است: مانند انفجار برجهای خبر در سال 1996و دو انفجار سفارت خانههای آمریکا در شرق آفریقا در سال 1998و انفجار انتحاری با یک قایق تندرو علیه ناوشکن یو.اس.اس کول آمریکا در برابر سواحل یمن در سال 2000.
منتخب شماره (3) همکاری بین رژیم ایران و القاعده را نشان میدهد که تنها یک تعامل سطح پایین در عملیات نبوده است، بلکه فراتر از آن نتیجه روابط مستقیم و شخصی طولانی بین رهبران تشکیلات القاعده یعنی اسامه بنلادن و ایمن الظواهری از یک سو با مقامات عالیرتبه در دولت ایران و نمایندگان تروریست آنها از جمله حزبالله لبنان و حزبالله عربستان از سوی دیگر بوده است.
منتخب شماره (4) شیوه کار اصلی را روشن میکند، که همکاری طولانی بین رژیم ایران با حزبالله از یک سو و القاعده و حماس از سوی دیگر روی آن بنا میشود: و خودش را در توانایی رژیم ایران برای بهرهگیری از قدرت انکار نشان میدهد. این رژیم بهویژه در خصوص القاعده و حماس قادر بود از این تصور رایج سوءاستفاده کند که همکاری دو گروه تروریست فرضی که یکی سنی و دیگری شیعه است بهدلیل اختلاف عقیده غیرممکن است.
منتخب شماره (5) یکی از مهمترین روابطی که شاهدان معتقدند در ایجاد و تقویت رابطه بین القاعده و ایران مهم بوده را ارائه میدهد: که اسامه بنلادن و گلبدین حکمتیار فرمانده افغانی جنگ را گردهم آورد. این شاهدان اشاره کردند که تاریخچه این رابطه به دوران جهاد علیه شوروی در دهه هشتاد قرن گذشته برمیگردد.
منتخب شماره (6) - با مشخص کردن بیشتر- طبیعت و تاثیر همکاری بین حکمتیار و اسامه بنلادن را در پی حوادث 11سپتامبر توضیح میدهد. این منتخب اشاره میکند که وقتی صدها تروریست القاعده مجبور شدند از تورابورا بعد از حمله آمریکا به افغانستان بعد از 11سپتامبر فرار کنند، حکمتیار از رابطهاش با رژیم ایران برای تسهیل تردد صدها تن از تروریستهای القاعده به داخل اراضی ایران استفاده کرد، بهطوریکه بسیاری از آنها توانستند یک پناهگاه امن طولانیمدت به دست بیاورند.
منتخب شماره (7) اشاره میکند که در دسامبر سال 1991 وقتی بنلادن در سودان بود رئیسجمهور آن زمان رژیم ایران یعنی علی اکبر هاشمی رفسنجانی همراه با وزیر اطلاعات ایران علی فلاحیان و فرمانده سپاه پاسداران محسن رضایی و وزیردفاع علی اکبر ترکان یک سفر رسمی به سودان داشتند. در آنجا توافقاتی بین ایرانیها و میزبان سودانی آنان در مورد محمولههای سلاح و نیز فرستادن هزار تا دو هزار نیروی سپاه پاسداران به سودان حاصل شد. این شهادت بهنقل از منابع موثق گفت عماد مغنیه در جلسات خارطوم حضور داشت. شایان ذکر است که این دو کارشناس مستقیماً تأکید نکردهاند که بنلادن خودش با رفسنجانی یا فلاحیان یا رضایی یا ترکان در جریان این سفر رسمی جلسه داشته باشد، اما این استدلال اشاره میکند که با توجه به روابط محکم بنلادن با مقامات سطح بالای دولت سودان، چنین جلسهیی صورت گرفته است. این رابطه ضمنی سؤالاتی را درباره اینکه آیا بخشهایی از این گواهی بعد از آنکه جز اسناد سری طبقهبندی شده، غیرقابل دسترسی شده است یا خیر را برمیانگیزد، شاید اطلاعات بیشتری از ملاقات این رهبران در دسامبر 1991 میداد.
منتخب شماره (8) رابطه بین القاعده و حزبالله را نشان میدهد، که در بسیاری از کشورها و قارهها امتداد داشته، و شامل خاک ایران و نیز سهل البقاع لبنان هم میشود. طبق آنچه در این سند آمده: مأموران عالیرتبه و افرادی از القاعده که آموزش گرفته بودند بهمنظور گرفتن آموزشهایی برای استفاده از مواد منفجره و اطلاعات و امنیت به ایران سفر کردند. و در پاییز سال 1993 هیأت مشابه دیگری نیز به سهل البقاع سفر کرد. گفته میشود که اسامه بنلادن توجه خاصی را به فراگیری چگونگی بهکارگیری کامیونهای انفجاری مانند همان که منجر به کشته شدن 241 تفنگدار آمریکایی در لبنان در سال 1983 شد نشان میداد.
منتخب شماره (9) یکی دیگر از فرماندهان نیروهای سپاه پاسداران را مشخص میکند که وارد برقراری رابطه بین القاعده و رژیم ایران شد: او کاردار سابق رژیم ایران در خارطوم مجید کمال بود. شاهدان تأیید میکنند که او روابط همکاری مورد نیاز را تسهیل کرد تا حزبالله بتواند به جنگجویان القاعده مشورت و آموزش دهد، این کار بر اساس تجربه قبلی صورت گرفت که تشکیل حزبالله بهعنوان یک گروه مسلح در اوایل دهه هشتاد در جریان دوران شکلگیری آن بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر