۱۳۹۵ تیر ۸, سه‌شنبه

غیظ و هراس ولی‌فقیه ارتجاع و ارگانها امنیتی رژیم را از مجاهدین و خطر قیام



حکومت آخوندی در برنامه‌های تلویزیونی ویژه سالگرد۳۰خرداد و سالگرد قیامهای سال ۱۳۸۸، غیظ و هراس ولی‌فقیه ارتجاع و ارگانهای امنیتی رژیم را از مجاهدین و خطر قیام و برچیدن بساط استبداد دینی، به نمایش گذاشت:

تلویزیون رژیم-۳۱ خرداد ۹۵


دو تا آقا حمایت کننده بودند یعنی در واقع یک جورهایی مراقبت کننده این خانم بودن, شلوار و مانتوی یک دستی بود, حالت کرم مانند به خاکی می‌زد, توی آن موقع من یاد سازمان منافقین افتادم, چونکه آنها از این تیپ لباسها زیاد می‌پوشیدند.
مسعود رجوی: تمام نیرومون رو گذاشتیم از سهم اشرف هم کم کردیم, چون همه چیز رو گذاشتیم برای قیام, برای همین سرو جانم فدای قیام.مجری: سردار رادان جانشین فرماندهی... . [قسمتی از سخنرانی خامنه‌ای در نماز جمعه29خرداد88]
...
یک نفر دیگر: بچه‌ها رو جمع کردیم بالا گفتم من یک رمزی دارم که از شهید محمد رودکی یاد گرفتم, خدا رحمتش کنه جانباز عملیات مرصاد بود که پارسال شهید شد, به بچه‌ها گفتم نفری 14تا صلوات نذر حضرت زهرا بکنید بچه‌ها شروع کردند به صلوات داده.. [صلوات چهاردهم نیروی انتظامی رسید [!] ]

آقا محمد شاهد عینی: آشوب بود دیگه هیچ چیزی سرجای خودش نبود آدم نمی‌دانست خودش رو نجات بده, من جان خودم رو بردارم فرار بکنم, به هم نوعم کمک بکنم, به خادم مسجد کمک بکنم, به آتش‌سوزی کمک کنم, فقط دیگه وحشت بود دیگه, پشت در نگاه می‌کردی مثلاً اگر 200نفر, 300نفر, 500نفر هم پشت در بودند, 20% آشوبگر بود, بقیه تماشاچی بودن.

حسام: این کشور دشمن زیاد داره, چه دشمنی که تحت عنوان منافق داره [کاخ سفید] فعالیت میکنه, چه کسی که واقعاً مثل یک شهروند داره زیرپوستی حرکت میکنه ولی اگر یک فرصتی پیدا بکنه بدش نمیاد که به این کشور, به این سیستم آسیب بزنه,.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر