روحانی
امروز در مجمع عمومی بانک مرکزی رژیم سخنرانی کرد که البته قسمت زیادی از
صحبتهای او طبق معمول به تعریف از خودش و دولتش اختصاص داشت؛ اما آنچه
دنبال آن هستیم این است که، حرف اصلی روحانی، در سخنرانی امروز چه بود و
درباره کارنامه اقتصادی دولتش چه گفت و چگونه از آن دفاع کرد؟
طبیعی بود که روحانی این فرصت را برای تبلیغات انتخاباتی خود و باندش از دست ندهد؛ لذا قسمت عمده حرفهایش را به شرح فواید خود و دولتش و ضرر و زیانهای باند مقابل اختصاص داد. مثلاً اینکه توانسته مذاکرات هستهیی را به سرانجام برساند و یا اینکه گویا توانسته به تحریمها پایان بدهد و با تورم مقابله بکند و غیره…
وی متقابلاً باند مقابل را که از قبل تحریمها منافع کلان به جیب میزنند، متهم کرد که به بهانه دور زدن تحریمها، پول ملت را غارت کردند، نفت گرفتند و گفتند میبریم میفروشیم پولش را میآوریم، ولی آن را فروختند و پولش را بالا کشیدند. و ادامه داد که در ایرانیّت اینها که از رفع تحریمها خوشحال نیستند، باید شک کرد.
اما نکته مهم این است که روحانی بعد از همه این حرفها و بعد از این حملات گفت گلهها خیلی زیاد است و خیلی چیزهای دیگرهم هست، اما حالا وقتش نیست، الآن همه برویم پای صندوق! به این ترتیب روحانی آشکارا تهدید کرد که فعلاً بهخاطر انتخابات چیزی نمیگویم؛ یعنی انتخابات که تمام شد، حسابتان را میرسیم.
به این ترتیب به نظر میرسد که روحانی هم مثل رفسنجانی، جنگ اصلی را گذاشته برای بعد از انتخابات و هر دو نفر از تنها ابزار جدی خود که تهدید ولیفقیه به این است که اگر حذف کنید، قیام میشود دست برداشتهاند و به همین جهت است که مرتب هم به نیروهای خود سفارش و تأکید میکنند که قهر از صندوق نداریم و در هر حال در انتخابات شرکت میکنیم.
به این ترتیب رفسنجانی و روحانی بحران را برای بعد از برگزاری نمایش انتخابات زمینهسازی و ذخیره میکنند، بنابراین انجام انتخابات، معنایش پایان جنگ هژمونی نیست، بلکه ادامه جنگ در یک مدار دیگر است که بهطور قانونمند، شدیدتر و عمیقتر از مرحله قبل از انتخابات خواهد بود؛ چون در همین روزهای اخیر هر دو طرف خطوط قرمزی را رد کردند که تا حالا نمیکردند، باند خامنهای، رفسنجانی را مفسد فیالارض نامیدند که جزایش در نظام ولایت مشخص است، حالا هم روحانی میگوید در ایرانی بودن اینها باید شک کرد.
ضمنا روحانی در همین سخنرانی به استبداد رأی خامنهای در داخل رژیم نیز طعنه زد و گفت آن که پیغمبر خدا بود و به منبع غیب وصل بود و محبوب خلق خدا بود (طعنه به خامنهای که تو نه به غیب وصلی و نه محبوبی) خدا به پیغمبر میگفت با مردم مشورت کن! تو دیگر چه میگویی؟!
البته کم و کیف این جنگ و نتیجه آن را تعادل قوای طرفین تعیین میکند. اما نتیجه مهمتر این است که رژیمی که از این جنگ انتخابات بیرون میآید، کیفاً ضعیفتر و متشتتتر خواهد بود و شکاف و شقه در آن عمیقتر خواهد شد.
طبیعی بود که روحانی این فرصت را برای تبلیغات انتخاباتی خود و باندش از دست ندهد؛ لذا قسمت عمده حرفهایش را به شرح فواید خود و دولتش و ضرر و زیانهای باند مقابل اختصاص داد. مثلاً اینکه توانسته مذاکرات هستهیی را به سرانجام برساند و یا اینکه گویا توانسته به تحریمها پایان بدهد و با تورم مقابله بکند و غیره…
وی متقابلاً باند مقابل را که از قبل تحریمها منافع کلان به جیب میزنند، متهم کرد که به بهانه دور زدن تحریمها، پول ملت را غارت کردند، نفت گرفتند و گفتند میبریم میفروشیم پولش را میآوریم، ولی آن را فروختند و پولش را بالا کشیدند. و ادامه داد که در ایرانیّت اینها که از رفع تحریمها خوشحال نیستند، باید شک کرد.
اما نکته مهم این است که روحانی بعد از همه این حرفها و بعد از این حملات گفت گلهها خیلی زیاد است و خیلی چیزهای دیگرهم هست، اما حالا وقتش نیست، الآن همه برویم پای صندوق! به این ترتیب روحانی آشکارا تهدید کرد که فعلاً بهخاطر انتخابات چیزی نمیگویم؛ یعنی انتخابات که تمام شد، حسابتان را میرسیم.
به این ترتیب به نظر میرسد که روحانی هم مثل رفسنجانی، جنگ اصلی را گذاشته برای بعد از انتخابات و هر دو نفر از تنها ابزار جدی خود که تهدید ولیفقیه به این است که اگر حذف کنید، قیام میشود دست برداشتهاند و به همین جهت است که مرتب هم به نیروهای خود سفارش و تأکید میکنند که قهر از صندوق نداریم و در هر حال در انتخابات شرکت میکنیم.
به این ترتیب رفسنجانی و روحانی بحران را برای بعد از برگزاری نمایش انتخابات زمینهسازی و ذخیره میکنند، بنابراین انجام انتخابات، معنایش پایان جنگ هژمونی نیست، بلکه ادامه جنگ در یک مدار دیگر است که بهطور قانونمند، شدیدتر و عمیقتر از مرحله قبل از انتخابات خواهد بود؛ چون در همین روزهای اخیر هر دو طرف خطوط قرمزی را رد کردند که تا حالا نمیکردند، باند خامنهای، رفسنجانی را مفسد فیالارض نامیدند که جزایش در نظام ولایت مشخص است، حالا هم روحانی میگوید در ایرانی بودن اینها باید شک کرد.
ضمنا روحانی در همین سخنرانی به استبداد رأی خامنهای در داخل رژیم نیز طعنه زد و گفت آن که پیغمبر خدا بود و به منبع غیب وصل بود و محبوب خلق خدا بود (طعنه به خامنهای که تو نه به غیب وصلی و نه محبوبی) خدا به پیغمبر میگفت با مردم مشورت کن! تو دیگر چه میگویی؟!
البته کم و کیف این جنگ و نتیجه آن را تعادل قوای طرفین تعیین میکند. اما نتیجه مهمتر این است که رژیمی که از این جنگ انتخابات بیرون میآید، کیفاً ضعیفتر و متشتتتر خواهد بود و شکاف و شقه در آن عمیقتر خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر