۱۳۹۵ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

خامنه ای، امامزاده ای که کور میکند ولی شفا نمیدهد! (محمد هادی)



نگاهی به دخیل بستن های نوری زاد به حرم نامطهر خامنه ای!
**********************************
محمد نوری زاد مدتهاست که طی نامه نگاری های مکرر و حضور هفتگی خود در جلوی زندان اوین و اخیراً در ویدئو ده- پانزده دقیقه ای-ضمن افشاگری بعضی از جرایم جمهوری آخوندها-به نظر میرسد که تا گرفتن مراد خود از خامنه ای، همچنان در انتظار معجزه از بیت رهبری خواهد ماند! لحن محزون و درد آلود نوری زاد در

فراز فردی-چه در نوشته ها و چه در گفتار وی-طوری است که هر مخاطب و بیننده ای را میتواند بطور نسبی به همدردی و همدلی با خود وا دارد! بدور از جنبۀ احساسی قضیه، در این نوشته موردی که مقدمتاً مد نظر نیست همانا بررسی شخص نوری زاد، گذشته و سوابق و مقاصد فردی و آگاهی نسبی و احتمالی وی از سناریوی بزرگتر و در حال اجرا است و یا اینکه چرا وی در میان بیشمار جنایات رژیم، به افشاءگری های گزینشی و دست چندمِ ارگانهای رژیم میپردازد و نه مثلاً قتل عام و نسل کشی رژیم! در اینجا مهم تر و بزرگتر از قد و وزن فردی و سیاسی نوری زاد، این است که چرا رژیم در برخورد با مخالفین و منتقدین داخلی خود، برخوردهای گاهاً متفاوت و حتی ضد و نقیض دارد! چرا یک زندانی مانند تاج زاده میتواند از داخل زندان اوین، تحلیل های رنگارنگ داده و به رهبر نامه نگاری کند، ولی همزمان زید آبادی هم پرونده ایشان ضمن 5 سال زندانی و تبعید شدن به زندانهای مختلف کشور، نه تنها ممنوع القلم که حتی ممنوع الکلام باشد! چگونه است که رژیم در روز روشن، تحصن های هفتگی نوری زاد و جمعی دیگر را در جلوی زندان اوین و افشاء گری های مستمر او را در اینترنت تحمل میکند ولی همزمان دیگران را با کمترین فعالیت-در مقایسه با نوری زاد-به شدیدترین شکل برخورد و تنبیه میکند! درست است که اوضاع داخلی و انبوه مشکلات، وضعیت رژیم را خر تو خر و درهم و برهم نشان میدهد ولی علیرغم اینها، باید توجه داشت که فعالیت علنی امثال نوری زاد نه-بدلیل رشد اینگونه مبارزات- به رژیم تحمیل شده و نه از محدودۀ دوربین ها و دسترسی شکارچی های آشکار و پنهان رژیم بیرون هستند! در مورد نوری زاد مشخصاً بیشتر به نظر میرسد که مجموعۀ فعالیتهای علنی او، از روزنه و پنجره ای است که خود رژیم آگاهانه و بدلایل خاص خود آنها را گشوده است! اگر آخوندها در هر موردی سهل انگاری و ندانم کاری بخرج دهند محال است در مسائل امنیتی و کلیه اموری که به حیات و ممات و بقای آخوندها مربوط است کوچکترین تهدید و موردی را به امان خدا رها کنند! بعنوان مثال اینروزها در نزاعهای خیابانی و محلی-که حتی به قتل کسی منجر میشود-عوامل انتظامی رژیم چندان حساسیت و اضطرار در حضور فوری خود در صحنه را ندارند ولی فقط کافی است که به آنها خبر دهند که در فلان منطقه اعلامیه ای ضد رژیم پخش شده تا از در و دیوار و زمین و هوا، نیروهای-شخصی و یا نظامی-آخوندها مسلسل بدست حضور یابند! رژیم در شل و سفت کن های عناصر مخالف در و بر خود، چرتکه و ماشین حساب خاص خود را داردکه گاهاً ممکن است ناظران بیخبر و بیرون از خود را به گیجی و ابهام وا دارد! رژیم در خارج و در برخورد با طرفهای ذینفع خارجی، از فعالیتهای امثال نوری زاد-بعنوان حضور دموکراسی و تحمل مخالفین در درون رژیم- سوء استفاده میکند ضمن آنکه بطور جانبی از آن بعنوان تور و تله برای شکار عناصر رادیکال و برانداز بهره برداری میکند! در مورد نوری زاد، مسئله بدین صورت است که اولاً اغلب اینگونه افشاگری ها تازه گی نداشته و ندارد و اکثریت مردم تحت ستم مستقیم آخوندها، به جنایات رژیم در ابعاد انسانی و مادی آگاهی دارند! رژیم از سود و زیانِ فعالیتهای امثال نوری زاد-که در بغل گوش رژیم به افشاء گری و نامه نگاری به رهبر مشغولند -بخوبی آگاه میباشد! از دید رژیم مادامی که امثال نوری زاد به نامه نگاری و دخیل بستن به خامنه ای ادامه میدهند، همزمان موجب تولید و پخش این توهم خواهند بود که گویی خامنه ای از آنچه در حکومت آخوندها بر مردم ایران میگذرد بی اطلاع و در نتیجه بطور ضمنی غیر مسئول میباشد و هم چنین به مردم آدرس عوضی داده و امید گشایش و بهبود اوضاع را همچنان در داخل رژیم و در شخص خامنه ای می جویند! رژیم اگر در فعالیتهای امثال نوری زاد کوچکترین احساس خطر و تهدید کند، بدون کوچکترین تردید و دو دلی در برچیدن بساط امثال آنها استخاره نخواهد کرد! آخوندها بخوبی به میزان و درجات خطراتی که راه به سست نمودن و خرابی پایه های نه چندان مستحکم رژیم میبرد آگاهی و اشراف داشته و میدانند که در مجموع سود حاصله از نامه نگاری و فعالیتهای نوری زاد، بر زیانهای حاصله از آنها میچربد آنهم افشاء گری هایی که هیچگاه سراغ نقاط و علل اصلی-کل نظام-نمیروند! و در این میان آنچه که چندان مهم و تعیین کننده نیست همانا آگاهی نوری زاد و امثالهم به نقشی است که آنها-آگاهانه و یا ناآگاهانه، مستقیم و یا غیر مستقیم-برای یاری رساندن به رژیم و خروج آخوندها از بن بست های متعدد بازی میکنند و کیست که نداند بیخبری احتمالی بازیگران در صحنه، بیشک بر جذابیت و طبیعی بودن نمایش آخوندها خواهد افزود! بدتر اینکه هر چقدر ناآگاه تر و در عین حال جدی تر باشند سود های حاصله برای رژیم بیشتر خواهد بود!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر